عشق مامان و بابا

...

...

سلام پسر یکی یدونه مامان جون یاسین عزیزم .تویی که همه وجودمی با تو همه سختی ها ،اسان میشود.همه تنهاییهام با تو پر ازهیاهو میشود. همدم من.تو هستی که بوسیدنت و دراغوش کشیدنت و نوازش کردنت چنان ارامشی نصیبم میشود که در هیج جای دنیا نمیتونم به دستش بیارم. خداوند را شکر میکنم که چنین نعمتی به من داده. عزیز دلم تولد ۴ سالگیت مبارک.مبارک.  مبارک بهترینها رو از خدا برات میخوام و ارزو میکنم همیشه شاد و سلامت  باشی عشقم.  

نفس من اولین شعری که خودت گفتی : جیگر ماما ن   . چند روز پیش تو جنگل  نشسته بودی و داشتی با خودت یه چیزایی زمزمه میکردی بعد که ازت پرسیدم گفتی که داری شعر میگی . بعد از چند دقیقه شعرت رو کامل کردی و وقتی برامون خوندی همه ما متعجب شدیم که اینقدر قشنگ شعر گفتی. و کلی ذوق گردیم و خوشحال شدیم. شعری که خوندی این بود: این پشه ها چه لوسن         شب نی نی رو میبوسن                                                                 &nb...

پسر یکی یه دونه مامانی  سلام عزیز دلم  به دلیل خستگی کار و روحی تصمیم گرفتیم که بریم رامیان و استراحت کنیم . ا ماه مرخصی گرفتم و دوتایی رفتیم . خیلی خوب بود  و تو کنار مامان بزرگ و بابا بزرگ و دایی جون خیلی خوشحال بودی و کلی خوش گذروندی و حال کردی. امیدوارم عشق من همیشه اون لبهای قشنگ و نازت خندون باشه. دوستتتتتتتتتتت داارییییییییییییییییییییم

سلام فرشته کوچولوی من الان تو عزیز دلم تو خواب ناز هستی امروز صبح قرار گذاشتیم با زن عمو شاریس ببریمتون باغ وحش و اومدن دنبالمون با شوان جون . رفتیم به  باغ وحش داراباد.تو اولین بارت بود که میرفتی و اولش که یه دایناسور بزرگ به قول خودت گنده دیدی ذوق زده شدی و رفتیم داخل حیون های مختلف دیدی واقعا با تعجب نگاه میکردی و سوال میکردی . و خیلی خوشحال بودی کلی با شوان جون دست هم رو میگرفتین و میدویدن. زن عمو شاریس خیلی زحمت کشید دستشون درد نکنه . وقتی رسیدیم خونه شما  که خسته شده بودین دوتاتون خوابیدین. جمعه خوبی داشتیم. دوستون داریم  

...

...

...