یاسین جونیاسین جون، تا این لحظه: 13 سال و 28 روز سن داره

عشق مامان و بابا

بدون عنوان

عزیزم این عکست رو کنار مقبره کوروش کبیر ازت انداختیم .رفته بوذیم مسافرت اصفهان وشیراز و بابا جون اکثر جاهای دیدنی وتاریخی رو برد و بهمون نشون داد و خیلی بهمون خوش گذشب و چند تا از عکسات رو برات تو و بلاگت می ذارم. ...
8 دی 1391

عید کریسمس

    فرزند عزیزم این روزا عید کریسمس هستش رفتیم تو خیابونها درخت کریسمس وبابانوئل گذاشته بودن و تو اونها رو می دیدی ذوق میکردی . نازنینم : کریسمس نه یه زمانیه ونه یه فصل.بلکه یک یادبوده در واقع گرامی داشتن صلح و حسن نیت .رحیم  و بخشنده بودن و برای تو دلبندم لذت و عشق و سلامتی رو ارزو میکنم و تغییر فصل رو بهت تبریک میگم . یه شب ساکت و اروم و یه ستاره بالای سرت یه هدیه پر برکت از امید وعشق برای تو عزیزم. به سال جدید و تازه خوشامد میگیم .بیا تک تک لحظه هاش رو گرامی بداریم. خوشگلم عشق مامان وبابا کریسمست مبارک گلم. ...
8 دی 1391

رفتن به شهر بازی

سلام نازنینم الان ساعت 1 نصف شب هستش و تو خوابیدی ومن و بابایی بیداریم  .خیلی خسته شدی مامانی گلم .امروز سه تایی خونه بودیم ومن تعطیل بودم شب قبلش تا دیر وقت بیدار بودیم و با هم بازی میکردیم به خاطر همین تا ظهر ساعت 1 خوابیدیم تا سرحال بیدار شیم .بعد از ظهر با بابایی تصمیم گرفتیم که ببریمت بیرون تا حال و هوات عوض بشه .بردیمت سرزمین عجایب چون تو وسایل بازی رو خیلی دوست داری و هوا هم که سرد شده نمی تونیم زیاد ببریمت پارک که سرما نخوری .اونجا خوشحال بودی وداخل استخر توپ رفتی و با بچه ها بازی کردی و چند تا وسایل دیگه هم سوار شدی .بعدش رفتیم نشاط بابا جون واسمون غذا گرفت و تو هم روی صندلی بچه مثل اقا نشسته بودی و خوب هم خدا رو شکر غذا خورد...
8 دی 1391