یاسین جونیاسین جون، تا این لحظه: 13 سال و 5 روز سن داره

عشق مامان و بابا

بدون عنوان

عزیز دلم پسر یکی یدونه من بابایی خیلی مهربون بود خدا جون رحمتش کنه . ما همه واقعا عاشقانه دوستش داشتیم و مطمئنم جاش توی بهشته من از خداوند عزیز واقعا میخوام که رفتار و اخلاقت به بابایی بره چون واقعا مرد مهریون و خوب و پاکی بوده دلمون برات خیلی تنگ شده .برامون دعا کن بابایی جونم. دوسسسسسسسسسسستت داریم. بهت افتخار میکنیم. نیستی ولی همیشه احساست میکنیم .تو هستی تو قلب ما........... ...
14 دی 1392

تولد شوان و رادین جون در دریاچه ازادی

عزیزم رفتیم تولد رادین و شوان جون همه بودن خیلی خوش گذشت دور هم بودیم وخیلی زحمت کشیده بودند دستشون درد نکنه. پسر عموهای عزیزم تولدتون مبارک دوستون داریم و از صمیم قلب براتون ارزوی سلامتی و شادی را داریم. تو عشقی کلی بازی خوشحالی کردی . ...
14 دی 1392

دل نوشته های مامانی

سلام همه امید زندگی من خوشگل مامانییییییییی عشق من تاج سرم به لبخندی که روی لبهای من ما می نشانی و به احساس خوبی که بر جان ما می نهی و به دردهایی که از ما می کاهی وما بودنت را میخواهیم چون وجودت زندگی مارا زیبا تر میکند . پس بمان نفس زندگی و عمر ماو همیشه باش...................... شکفتن هیچ گلی زیبا تر از لبخند تو نیست پس بخند تا گلها از شرم در غنچه بمانند............ پسر یکی یدونه من در ارزوهایت مرا جا کن چون من در زیباترین دعاهایم تو را یاد میکنم.......... و اینکه از خدای مهربون میخوام به بهترین شکل ارزوهات رو براورده کنه......................... و نگاه مهربونش سایه زندگیت باشه تا افتاب دنیا اذیتت نکنه............
7 آذر 1392