سفر شمال به همراه اقا پارسا
سلام نازگلی مامانی من بعداز ظهر از سر کار اومدم و بابایی جون گفت که دوستامون زنگ زدن و دعوتمن کردن شمالو من هم سریع وسایلامون رو جمع کردم و چند ساعت بعد اومدن دنبالمون و با هم رفتیم مسافرت . تو راه شما دوتا فسقلی ها که اصلا نخوابیدین. ویلایی که گرفتیم لب ساحل بود و چشم شما اقا گل ÷سر به دریا افتاد دیگه گیر 3 ÷یچ شدی که بریم لب اب و با اجازتون تا صبح لب دریا بودیم و صیاد ها ماهی صید میکردن و ما هم تماشا میکردیم چند روزی اونجا بودیم .هوا خوب بود و سعی کردیم که بهت خوش بگذره عزیز دلم. چند تا از عکسهات رو برات میگذارم عشقم............
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی