نامه ای به عشقم
سلام یاسین عزیزم
تو بهترین لذت زندگی من هستی وهمه دنیا رو برات می خوام .تو شیرینی وخوشبختی رو به زندگی من وبابایی اوردی و ما برای راحتی تو تلاش می کنیم .الان این مطالب رو که برات مینویسم ساعت دو نصف شب هستش ودوست داشتم برات مطلب بنویسم .عزیز مامانی این روزا خیلی با حال شدی وقتی نگاهت می کنم اشک شوق تو چشمام جمع میشه انقدر دوست دارم که نمی تونم توصیفش کنم .خیلی از کلمات رو می گی و خودت رو برامون لوس میکنی و خیلی منظم شدی هر چیزی که می خوری رو میندازی داخل سطل اشغال و خودت اتاقت رو مرتب می کنی .
وقتی کنارت میخوابم ارامش میگیرم تو با اون دستای ناز وکوچولوت همش نازم میکنی و با اون لبهای قشنگت بوسم میکنی.عزیزم تو خیلی مهربونی .امشب کلی با هم بازی کردیم وتو برامون رقصیدی وما رو شاد کردی بابایی برات گیتار می زد وتو ذوق می کردی .کلی عکس وفیلم یادگاری ازت گرفتیم که بزرگ تر شدی ببینی .خیلی خوش گذشت دیگه خسته شدی وخودت رفتی رو تختت دراز کشیدی و خوابت برد.خیلی ناز می خوابی .
عشق من ازخدا میخوام که همیشه نگهدارت باشه
خوابهای خوبی ببینی جیگرم درارامش بخواب عاشقانه دوست دارم بهترینم.